ترجمه: https://www.rogerebert.com/reviews/childs-pose-2014

وضعیت بچه

 

بازیگران:

لومینیتا چراگویو به عنوان کارولینا کرلس- مادر ، بوگدان دومیتراچ به عنوان باربو- پسر، ناتاسا راب به عنوان اولگا کرچز، لینکا گویا به عنوان کارمن، فلورین زامفریسکو به عنوان دامنول فاگراسانو، ولد ایوانف به عنوان دینو لورینتینو

 

 

 

کارگردان:

 

کالین پیتر نتزر

نوشته:

رازوان رادولسکو، کالین پیتر نتزر

خارجی،درام

محدود نشده

116 دقیقه

 

 

 

 

 

نوشته: شیلا اومالی

مادران برای خیلی چیزها در سینما و زندگی، شماتت می شوند. عشقشان برای پیشرفت یک کودک ضروری می باشد.اما عشق بیش از حد تخریب کننده است.تمایل داشتن برای یک ارتباط نزدیک با فرزند بزرگتان سالم می باشد، اما چقدر نزدیک، بیش از حد نزدیک است؟ یکی از توانائی های بزرگ فیلم " وضعیت بچه"، فیلم رومانیائی که در سال 2014 به جشنواره اسکار دعوت شده است و برنده خرس طلائی جشنواره برلین امسال می باشد، این سوال ارائه  می شوند؟ اما پاسخهای واقعی ارائه نمی شوند. جوابهائی که ما می گیریم، تیره، مبهم، آشفته کننده می باشند. حقیقت آنجا می باشد، یک جائی، گمشده در عمق اتهام متقابل، تنفر،  می باشد و چیزهای خیلی تاریکی که نمی توان به میان آورد. این فیلم شدیدا قوی و شکننده می باشد. و یک مثال دیگری از چیزهای سحر آمیزی که در موج رومانی ایجاد شده است.و با اجرای فوق العاده نقش اول بوسیله لومینیتا چراگویو به عنوان کرنلیا، یک زن شاغل باکفایت در بخارست، مصمم است نام پسر بزرگش را پاک کند.

کرنلیا یک مادر فضول می باشد، او با پسرش باربو(بوگدان دومیتراچ) بیگانه است، و آن بیگانگی در مورد دوست دختر باربو را سرزنش می کند، کسی که با اشکال می تواند بدون یک تمسخر خطاب قرار دهد،کرنلیا یک معمار موفق غنی می باشد.و تمام مزایای فراهم برایش را به او در دوره هرج و مرج بعد از چائوشسکو ارائه می دهد.و هنوز او منحرف می شود، او کمبود تمرکزدارد، او هیچ کاری نمی خواهد با مادرش داشته باشد.وقتی که او به یک بچه روستائی با ماشین می زند و او را می کشد، وقتیکه باسرعت رانندگی می کرده، و بخاطر مست رانندگی کردن دستگیر می شود ، خز را می پوشد و برای رهائی او اقدام می کند. فیلم " وضعیت بچه"،همچون خیلی دیگراز فیلمهای رومانی حال حاظر، واقعا راجب طبقه بندی می باشد.کرنلیا قسمتی از برگزیدگان بخارست می باشد، و دوستانش جراحان و خوانندگان اوپرای مشهور می باشند.خانواده بچه فوت کرده کشاورزان سنتی می باشند.که بوسیله یکی از افسران دستگیر کننده به عنوان مردم خیلی ساده شرح داده می شود.وقتی که کارولینا و خانواده بچه فوت کرده ملاقات می کنند، به حالتی تقریبا مضحک، کرنلیا آن لحظه را انتخاب می کند تا درباره کامیابیهای پسرش یاوه بگوید و چه ورزشکار فوق العاده ای بود وقتی که نوجوان بود.برخورد فرهنگی خیلی بزرگ است گوئی که هیچ کسی از زبن مشترک استفاده نمی کند.

کرنلیا متقاعد شده است که پسرش بی گناه است، اگرچه تمام شواهد اشاره برعکسی می کنند. او شروع به تمیز کردن نام او می کند.تا مطمئن شود بوسیله پلیس برایش پاپوش درست نمی شود.( پلیسهائی که با او با ترکیبی از بی صبری و مدارا رفتار می کنند، یک مداخله کننده در دنیای قابل استفاده اشان ) او درمانده می باشد تا ارتباطشان را بهبود بخشیده و ترمیم کند. و هنوز باربو نسبت به پیشنهاداتش بسته است. چراگویو به عنوان کارولینا برازنده و سخت ، آزرده و محاسبه کننده، با صلاحیت و زرنگ می باشد. او پی در پی سیگار می کشد، و در یک روش مسحور کننده چنین می کند، با نزدیک نگه داشتن سیگار در نزدیک  صورتش. چشمانش در پیرامون اطاق جابجا می شود، چیزها را به درون می برد، فکر می کند، دوباره ارزیابی می کند، شرط هایش را تامین می کند.او دوست داشتنی نیست، او این را می داند و برایش مهم نیست.

در جشن تولد نامرتبی که برایش برگزار شده در اوایل فیلم، او با شوهرش در یک اطاق انتظار خالی می رقصد، می خندد و می چرخد مثل یک دختر کوچک، و یک چیز حزن انگیزی درباره نشاط زندگانیش وجود دارد.اینجا آسیبی ، یک جائی، فاجعه آمیز و کامل وجود دارد.

مشابه فیلم " مادر" ساخته بونگ جون هو ،کرنلیا مادری است که هیچ وقت متوقف نخواهد شد تا از پسرش محافظت کند.بیشتر آنچه که کرنلیا انجام می دهد فهمید می شود، در زمانهائی غیر قابل دفاع می باشد.و باربو چیز ممتازی نیست.کرنلیا او را به دیگران همچون گرم و بخشنده توصیف می کند.که آن به نظر می رسد که یک خیال پردازی از او می باشد.در این فیلم او بیشتر یک معمای عبوسانه باقی می ماند.و فقط از میان 1متوقف کننده نمایش یک صحنه بین کرنلیا و دوست دختر باربو، کارمن (لینکا گویا) وقتی کارمن در جزئیات ترسیمی درباره زندگی جنسیشان فاش می کند (تماما کرنلیا ساکت می شیند و مشتاق شنیدن جزئیات بیشتر می باشد) آیا ما چیزی درباره او فرا می گیریم.ما خیلی زود می فهمیم که کرنلیا یک بازگو کننده نا مطمئن از زندگی خودش می باشد.در تشیح رویدادهایش، او یک فدائی تحقیر یافته است، او هیچ چیز اشتباهی انجام نداده است، تمام آنچه که او انجام داده است عشق به او می باشد، شاید بیش از حد، اما آیا آن یک جرم است؟ در یک صحنه برانگیزنده، کرنلیا پماد درمانی را به پشت باربو می مالد قبل از اینکه او به خواب رود.اظهار رغبت و خشنودی در چهره اش چنانکه او زانو زده در اطراف پسرش، فصیحتر از هر مکالمه ای که می توانست مبادرت شود،می باشد.

نوشته شده بوسیله رازوان رادولسکو (کسی که همچنین فیلم " مرگ آقای لازارسکو" را نوشته است). فیلم " وضعیت بچه" بوسیله کالین پیتر نتزر کارگردانی شده است ،و این فیلم او را به عنوان یک استعداد بزرگ معرفی می کند.هنر فیلمبرداری روی دست، زمخت و ناخالص، به این فیلم یک حس مستندگونه مبرم و ضروری می دهد.و هرلحظه یک صحنه بزرگی از پوچی و تیز و تند دارد.حتی شخصیتهای فرعی با مهارت هدایت شده اند و در جزئیات کوچکی ضط شده اند که به شما می گوید که چه کسانی اینها می باشند.در یک صحنه اولیه، کرنلیا خدمتکارش را دعوت می کند که یک فنجان قهوه بخورند.کرنلیا همیشه انگیزه های نهانی دارد: خدمتکارش همچنین آپارتمان باربو را تمیز می کند، پس کرنلیا شروع می کند خدمتکارش را در مورد وضعیت و امور محل پسرش، عذاب دهد.کرنلیا دارد سیگار می کشد و با ظرافت با موهای بولندش ور می رود، و در بلندی سلسله مراتب نشسته است و مزیت بی توجه بودن را بیرون می دهد، تماما چنانکه مستخدم ، یک روپوش دست دوم یا سوم دانشگاه کالیفرنیا جنوبی را پوشیده است، با خجالت پیچ و تاب می خورد، برای مورد سوال قرار گرفتن که چه کتابی روی میز شبانه باربو می باشد، و حتی آن سوال شامل یک انگیزه نهانی می باشد، کرنلیا به باربو دو کتاب داده است، یکی نوشته هرتا مولر و یکی توسط اورهان پاموک می باشد.و او می خواهد بداند که آیا او انها را خوانده است، " هر دویشان برنده جایزه نوبل شدند، تو می دانی" کارولینا خدمتکار را آگاه می کند، کسی که حتی نمی تواند علاقه به چنین لغات دور از فهمی را وانمود کند.

آنچه که کرلینا را پیچیده می کند این است که او از روی عشق عمل می کند.عشقش غول آسا ، شگفت آور، متوقف نشدنی می باشد.این فیلم او را قضاوت نمی کند.آن فقط او را به نمایش می گذارد.آن به ما نشان می دهد که کجا عشق می تواند ما را ببرد.چه می شود وقتی که مانع عشق شویم. چقدر پیچیده آن می تواند رشد کند وقتی که آن پرورده نشود. و چراگویو، قبلا آشنا برای تماشاگران از بازی در فیلم " پشت تپه ها"، فیلم " چهارماه، سه هفته، دو روز" ، فیلم " 12:08 شرق بخارست" ، و فیلم " مرگ آقای لازارسکو" نترس می باشد.اجرایش به عنوان کرنلیا در قلمرو نمادی می باشد.

 

 

پایان

 


برچسب‌ها: فیلم برلین
+ نوشته شده توسط مهران حیدرخانی در یکشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۸ و ساعت 12:26 |